دیکشنری
procedural (executional) activities
pɹəsid͡ʒəɹəl opənpəɹenθɪsɪsɛksɪkjuʃənəlklospəɹenθɪsɪs æktɪvɪtiz
فارسی
1
عمومی
::
فعالیتهای اجرایی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PROBLEMATIC
PROBLEMATIC POSITIVE SELF CONCEPTUALIZATIONS
PROBLEMATICAL
PROBLEMATICALLY
PROBLEMATISE
PROBLEMATIZE
PROBLEMS STREAM
PROBOSCIDEAN
PROBOSCIDEAN OR IAN
PROBOSCIDIAN
PROBOSCIS
PROBOSCIS MONLEY
PROCAINE
PROCASTINATION
PROCEDURAL
PROCEDURAL (EXECUTIONAL) ACTIVITIES
PROCEDURAL POLICY INSTRUMENTS
PROCEDURAL POLITICIZATION
PROCEDURAL SAFEGUARD
PROCEDURAL SKILLS
PROCEDURAL STATEMENT
PROCEDURAL TO OBTAIN AN UNDERSTANDING
PROCEDURE
PROCEDURE ORIENTED
PROCEDURES
PROCEED
PROCEED AGAINST
PROCEED AT ONCE TO T
PROCEED WITH
PROCEEDING
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید